مثبت نگاه میکند، مثبت میاندیشد و خوشبین است. با او درباره شادی و زندگی مشترک گپ زدیم:
به عنوان بازیگری که بیشتر در آثار طنز بازی میکنید، شادی و شاد زیستن در موفقیت چه تاثیری دارد.
آدمی همیشه به شادی نیاز داشته و دارد. مردم قبل از ظهور تکنولوژی، تلویزیون و سینما در جمع سعی میکردند، بازیهای مفرح کنند و در شادی یکدیگر سهیم باشند. جسم و روح به شادی نیازمندند. آدرنالینی که هنگام شادی ترشح میشود برای جسم و روح مفید است. اما واقعیت این است که ما الان دیگر به شکل غریزی شادی را دنبال نمیکنیم به همین دلیل باید یکدیگر را به سمت شادی هل بدهیم.
شادیهای مقطعی چقدر میتواند، موثر باشد؟ مثلا یک دقیقه خندیدن و یا سطحی خندیدن تاثیری در روحیه آدمها دارد؟
بله کمککننده است. مثلا در برنامه خندوانه آقای رامبد جوان از مردم میخواست 25 ثانیه بخندند، اما بیشتر آنها مقاومت میکردند. اما این روش روی یک عده تاثیر مثبت دارد و مردم تمرین خندیدن میکنند و کمکم روی روحیه آنها تاثیر میگذارد. اما ما نیازمندیم در این شرایط سخت به خودمان کمک کنیم. برای این که سالم باشیم باید بخندیم. برای این که به خانواده خود انرژی بدهیم باید بخندیم. باید به خودمان حس مثبت را تلقین کنیم تا این حس به اطرافیانمان هم منتقل شود این روش خیلی بهتر از این است که هی نِق و غُر بزنیم.
این یک جور مهارت است؛ شاد بودن و دیگران را شاد کردن. اما واقعیت این است که مردم بیشتر به ظاهر نگاه میکنند مثلا وقتی شما بازیگران را میبینند که شاد و خوشحال هستید، میگویند: «ای بابا شما که مشکل مالی ندارید باید هم شاد باشید!»
بله و این خیلی برای من عجیب است که چرا مردم درباره بازیگران اینجوری قضاوت میکنند! به نظر آنها بازیگران آدمهای متمولی هستند. شایعاتی درباره دستمزد بازیگران هم وجود دارد ـ که اگر درباره تعداد انگشتشماری از آنها صحت داشته باشد ـ مگر یک بازیگر در سال چند تا فیلم بازی میکند؟ شاید سالی یک فیلم! حالا این دستمزد را تقسیم کنید برای طول سال، ماهی چقدر میشود؟! با برجی که یک بازیگر دارد و باید ظاهرش را بین مردم حفظ کند. در خانه بالای شهر زندگی کند، ماشین مدل بالا سوار شود و... اما واقعیت این است که بازیگران هم گاهی بیپول یا کمپول میشوند، اما مردم این را نمیپذیرند. من در فضای مجازی هیچوقت عکس غمگین از خودم به اشتراک نمیگذارم و تا جایی که بتوانم مقابل دوربین غم را بازی نمیکنم، اما عجیب است در کامنتهایی که برایم میگذارند، مینویسند شما چقدر الکیخوش هستید! وضع مالی شما خوب است که میخندید! و ... اینها غمگینم میکنم اما آدمی نیستم که غم را به دیگران منتقل کنم حتی اگر غمگینترین آدم جهان باشم.
شما درگیر حاشیهها میشوید که به قول خودتان ویترین زندگیتان را آنطور که مردم میخواهند بچینید؟
نه توان و نه تمایلش را دارم که چنین کاری بکنم. حرفه بازیگری در ظاهر شیک است به همین دلیل مردم فکر میکنند بازیگران خیلی زندگی شیک و مرفهی دارند. ما هم دوست داریم چنین باشد چون حرفه سختی داریم. وقتی سرکار هستیم تمام وقتمان در اختیار کار است، اما مردم عادی زمان مشخصی سر کار میروند و شرایط کاری ما را ندارند. در اصل ما دستمزد و پول زندگی نکردنمان را میگیریم. اما هیچکدام از اینها دلیل نمیشود که من ظاهرسازی کنم، اما ناله هم نمیکنم معمولا از شرایط راضی هستم.
به نظر میرسد، همسر شما آقای امین زندگانی شخصیت آرامی دارد. برخلاف شما که خیلی پرانرژی و شلوغ هستید، چگونه با این روحیههای متفاوت مکمل هم شدید؟
این گفته شما را اصلاح کنم که امین زندگانی در آثاری که بازی کرده، شخصیت آرامی دارد، اما در زندگی شخصی بازیگوشترین آدمی است که در اطراف ماست و به اصطلاح کودک دورنش به شدت زنده و فعال است. اما با همه اینها زن و مرد مکمل یکدیگر هستند؛ هر چند خصوصیات متفاوتی داشته باشند. این خصوصیات متفاوت بعضی وقتها ما را بههم نزدیکتر هم کرده است چون برای هر دوی ما جذاب است که با این تفاوتها بههم نزدیکتر شویم و «من» را کنار بگذاریم، از خودخواهیهایمان کم کنیم و به دیگری بها بدهیم تا بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم. در این شرایط زن و مرد زندگی شخصی خود را دارند، اما از آن طرف زندگی مشترک خوبی هم دارند چون زندگی مشترک را درک کردهاند. خدا را شکر ما زندگی خوبی داریم چون به درک متقابل رسیدهایم.
هر دو نفر شما بازیگر هستید و مشغلههای خاص خود را دارید در این شرایط چگونه از یکدیگر در زمینه کاری و خانوادگی حمایت میکنید؟
ما معمولا همه کارهایمان را با یکدیگر هماهنگ میکنیم. گاهی امین پرکار و پرمشغله است. در چنین مواقعی من کار قبول نمیکنم چون باید یک نفرمان در خانه باشد تا محیط خانه گرم باشد، غذا آماده باشد و... البته زمانی هم که من سرکار هستم امین همین حمایتها را از من میکند. من الان هم در یک سریال بازی میکنم و هم در یک تئاتر. ساعت 6 صبح میروم سرکار تا برمیگردم خانه میشود ساعت 10 شب. شاید در ظاهر باید فقط بخوابم تا صبح بتوانم سرساعت سرکارم باشم. اما وقت میگذارم، کمتر میخوابم و با همسرم شام میخورم، صحبت میکنم و ... این وقت گذاشتن و با هم بودن برای حفظ خانواده خیلی مهم است. ما در کنار اینکه زن و شوهر هستیم دو تا رفیق خوب هم برای هم هستیم. وظایف خود به عنوان زن و شوهر را میدانیم و به آن پایبندیم، اما فراتر از آن با هم دوست هستیم که این خیلی مهم است.